نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - لباس نظامی
روایتی خواندنی از همسر شهید «سعداله برمون»
همسر شهید «سعداله برمون»، می‌گوید: من همیشه نگران شهادت همسرم بودم به همین خاطر لباس‌های نظامی شهید را در کمدی پنهان کردم. درب کمد را قفل و کلید را پیش خودم نگه ‌داشتم تا در واقع از رفتن شهید به جبهه ممانعت کنم اما شهید با هوشیاری و ذکاوت به من گفت برو منزل مادرت چون ایشان مهمان داره و نیاز به کمک. تا من از منزل مادرم برگشتم قفل کمد را شکسته بود و داشت می‌رفت و من از فاصله دور نظاره‌گر رفتن او بودم که مدام برمی‌گشت و به من نگاه می‌کرد.
کد خبر: ۵۵۶۵۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۵